Article 7
نمی دانم تاچه زمانی این پیراهن مندرس بداقبالی تن مرا می پوشاند. ای کاش تن پوش حقیرم وقلب صغیرم گلبرگی از گل های رازقی بود یا برگ سبزی از درخت خوشبختی. ای کاش همای سعادت بربام خانه ی کوچکم می نشت وجغد...
View ArticleArticle 6
با صداقت ابی درنگاه مهتابی خلوص سلام مرا دریاب. من به توسلام میکنم تاصداقت رادریابی وباسلام وصداقتم سقف خانه ات رااسمان قرار دهی. انگاه منخورشید زرد صداقت را به تو هدیه میکنم. تازندگیت یک صداقت نورانی...
View Articleخاطره
هرگز گمان مبر که خاطرات با تو بودن را فراموش میکنم.عمر میگذرانم. نی نی من باخاطرات تلخ وشیرین با توبودن شمار عمر میگذرانم. بااین خاطرات پرواز میکنم زندگی اغاز میکنم اهنگ ساز میکنم
View ArticleArticle 4
وقتی کوچک بودم پدر مثل چراغ یخچال بود. همه ی خانه ها یکی داشتند ولی هیچکس نمی دانست وقتی در بسته می شود او چه کار می کند. پدرم هر روز صبح خانه را ترک می کرد و همیشه شب از کنار دیگران بودن خوشحال به...
View Articleهبوط
مرا کسی نساخت خدا ساخت نه انچنان که کسی میخواست که من کسی نداشتم کسم خدا بود کس بی کسان اوبود که مرا ساخت انچنان که خودش خواست نه از من پرسید نه از ان من دیگرم. من یک گل بی صاحب بودم.مرا ازروح خوددران...
View Articleچرا؟؟؟؟
داستان عاشقانه پسر به دختر گفت اگه يه روزي به قلب احتياج داشته باشي اولين نفري هستم كه ميام تا قلبمو با تمام وجودم تقديمت كنم.دختر لبخندي زد و گفت ممنونمتا اينكه يك روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب...
View ArticleArticle 0
دلم گرفته از این روزگار دلتنگی گرفته اند دلم را به کـار دلتنگی دلم دوباره در انبوه خستگی ها ماند گــــرفت آینــــــه ام را غـبار دلتنگی شکست پشت من از داغ بی تو بودنهابه روی شـــــانه دل مانـــد بار...
View Article
More Pages to Explore .....